محل تبلیغات شما



رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا

بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد

ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن

دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد

پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد

از برق این زمرد هی دفع اژدها کن

بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی

تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن


عجب صبری طبیعت ساخته واسه ما

 

عجب کوهی به جا مونده ازم

 

عجب وحشیِ حال من

 

برو و سر به این خونه نزن

 

تو رو عزیز جونت قسم

 

عجب حالم گرفته است و

 

عجب خون ریزی بد کرده دنیای من از تووم و

 

همش طرح های موازی میوفته

 

دائم از لای قفس روم و زدن بالِ پرستومو

 

نمیرسن به هم خطای ما

 

تو خط قرمز شدی رو آبیِ نقاشیم

 

چطوری میخواستی توو شعرِ من

 

قافیه هم باشی

 

چطوری زهرت رو پاکی من پاشید


Dar kafes hayat cancağızım
Söz, kor ateş yanarsın
Zaman merhem ama hercai

Nafile yok iz yalan dolan
Ve maalesef, gönül talan
Acıyla hem hal hadi sağ salim

Yine de yeni güne uyanmaya sebebim
Çok gülümsemeye, ilelebet
Sıkı sıkı hayata sarılmaya direterek

Göre göre hata da yaptım, pişmanlığım çok
Bile bile aldattım da, aldandığım çok

Durumlar böyle, yabancı
Sendeki dertse, al benden de aynı


گمان نکن تنهایی عذابم داد به سرزمین دیگری رفتم 

به سرزمینی که عاشق نداشت 

از زمینش تنها شراب میجوشید 

از درختانش سیگار

فکر کرده‌ای میمیرم در نبودنت ؟ 

فکر کرده‌ای تنها آغوش تو را دارم ؟

همان شب سفر کردم به سرزمین دیگری 

سرزمینی سفید سفید در بستری از اشک‌های زلال 

در آغوش فرشته‌ای رفتم

همان شب چشمانم را بستم که صبح را نبینم در آغوشش

او که مثل تو نبود 

مرا با خود برد و هیچوقت رهایم نمیکند

فکر کرده‌ای برمیگردم ؟ 


اون رفت , اون رفت

برای همیشه و جمله‌ی کاش میموند

چه حیف نمیشه این حس اون حس

که دیگه تکرار نمیشه این واقعیت

که از خاطرت پاک نمیشه

چشماش چشماش

یه دریای آبی پر قایقایی

بادبانایی که بازن به عشق باد بوی تو

بوت , بوت

بوی باد تو

کوه باشو دل نبند

رود باش اما بمون

اشک شو اما نه تو غم

تو اوج خنده

یادت نره قولتو

نشه چیزی خسته کنه تورو

یادت نره زندگی

یه وقت یادت نره زنده ای

من تورو میخوام اما آزاد

که غم هیچوقت سراغت نیاد

من اشک آرزو میکنم برات

نه تو غم

کوه باش دل نبند

اون رفت برای همیشه و جمله ای کاش میموند

چه حیف نمیشه این حس اون حس

که دیگه تکرار نمیشه این واقعیت

چشماش چشماش چشماش . . .

تو اوج خنده

چشماش چشماش . . .


رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

شب مانده است و با شب تاریکی فشرده

کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو

شادی چرا رمیده آتش چرا فسرده

رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی

رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی

چشمان مهربانش یک قطره ناسترده

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

می رفت گرد راهش از دود آه تیره

نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده

سودای همرهی را گیسو به باد دادی

سودای همرهی را گیسو به باد دادی

رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده

رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده


موندم هر صبح و بیدار
سراغتو گرفتم من از در و دیوار
ولی خبری نبود می خوام مغزم و چیکار
وقتی نمی دونم کجای این دنیا گمی
هنوزم با منی یا که جدا شدی
اینا تقصیر منه دلامون نزدیک همه
بخاطر منه بینمون انگیزه کمه
نمی دونم من دیگه فرق خوب و بدو
واسه فهمیدنشم راه دور و نرو.


تو هم دلت پیشمه که، عشقت نمی ره از سرم

عشق اگه دیوونگیه، از همه دیوونه ترم

دست من رو خالی نذار، خسته ام از این دلتنگیها!

تقاص عشق چیه، بگو، تقاصش رو می دم، بیا! بیا!

واسه به دست آوردنت، به هر دری بگی زدم

سرم به سنگ خورده ولی، باز سر عقل نیومدم

چشم انتظاری بستمه، من عمرم رو دادم، بیا!

به پات می نشینم ولی، تا از پا نیفتادم بیا! بیا!

ببین، چه سخته بی کسی، چه سخته پشتت خالیه!

حس کن عذابم رو، ببین، دیوونگی چه حالیه!

واسه به دست آوردنت، به هر دری بگی زدم

سرم به سنگ خورده ولی، باز سر عقل نیومدم

چشم انتظاری بستمه، من عمرم رو دادم، بیا!

به پات می نشینم ولی، تا از پا نیفتادم بیا! بیااااا


Baby, I don't feel so good," six words you never understood

"I'll never let you go," five words you'll never say 

I laugh along like nothing's wrong, four days has never felt so long If three's a crowd and two was us, one slipped away 

I just wanna make you feel okay

But all you do is look the other way

I can't tell you how much I wish I didn't wanna stay

I just kinda wish you were gay

 ?Is there a reason we're not through

 ?Is there a 12 step just for you

Our conversation's all in blue 

"11heys"

Hey,hey,hey

Ten fingers tearin' out my hair

Nine times you never made it there

I ate alone at 7, you were six minutes away

(Yay)

How am I supposed to make you feel okay

?When all you do is walk the other way

I can't tell you how much I wish I didn't wanna stay

I just kinda wish you were gay


Tenim söver, dilim döver Gitmem yine de, çıkmazda aklım Benden ne yarattın hiç gitme diye Büyüler yaptım Görüyorum önümde Bitmeyecek sensizliği Ben biliyorum Sen asla bilme bensizliği Alışırsın diyorsun Ben buna hiç alışamam Ürküyorum diyorsun Beni de anla o zaman Çok yalnızım çok Ama asla yalnız kalamam Korkma, o çukurdan seni ben alacağım
لحظه‌ی دیدنت انگار که یک حادثه بود حیف، چشمان تو این حادثه را دوست نداشت سیب را چیدم و در دلهره‌ی دستانم سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت یک، گفت دو، افسوس سه را دوست نداشت من و‌ تو خط موازی؟ نرسیدن ؟ هرگز. دلم این قاعده‌ی هندسه را دوست نداشت درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکی‌اش مدرسه را دوست نداشت
I had a dream I got everything I wanted Not what you'd think And if I'm being honest It might've been a nightmare To anyone who might care Thought I could fly So I stepped off the golden, mm Nobody cried Nobody even noticed I saw them standing right there Kinda thought they might care I had a dream I got everything I wanted But when I wake up, I see You with me And you say, "As long as I'm here No one can hurt you Don't wanna lie here But you can learn to
بوسه هایت مسیر معراج است زیر سقف خیال و خلوت و خشت با تو گویی خدا مرا آرام می‌برد روی دوش خود به بهشت با تو انگار ازل همین حالاست با تو نقش فرشته کم رنگ است من که باشم در این میان که خدا در هوای تو سخت دلتنگ است بدنت هم زمان حریق و حریر من از اعجاز تو خبر دارم در تن نازکت خدا پیداست تا ابد من به تو نظر دارم صبر کن این تمام حرفم نیست تو نباید دعای من باشی از خدا خواستم موافق بود میتوانی خدای من باشی ترانه سرا : افشین یداللهی
Thought I found a way But you never go away So I guess I gotta stay now I hope some day I'll make it out of here Even if it takes all night or a hundred years Need a place to hide, but I can't find one near Wanna feel alive, outside I can fight my fear ?Isn't it lovely, all alone Heart made of glass, my mind of stone Tear me to pieces, skin to bone Hello, welcome home

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جایی برای نوشتن و ثبت خاطرات